A0: b0:
ܨܓܨღ تنـــهـــــــــــــاترین عشــق روزگـار ღܨܓܨ ܓ✿ در دوری لذتی هست که در با هم بودن نیست، چون در باهم بودن ترس از فراق هست و در دوری شوق دیدار
| ||
|
طنین عاشقان و غرّش ابر بهاران تو با من گوی و من با آن نوای کوهساران من و این قلب شوریده سخن ها با تو دارم تو هم با من بگو از شور خود در سبزه زاران شنیده ام خانه ای آبی میان آب داری دلی در سینه پنهان و غمی در جویباران شنیدم دوست داری جای آن پروانه باشی به گلها سر زنی دور از دو چشم این بیابان چه خوب است مثل من دیوانگی را دوست داری نمی آیی سر عقل و نمی بینی تو سامان بیا بر من ببار وعاشق و عاشق ترم کن به جای اشک دلتنگی و بارزار باران سفر کن تا به آغوشم که می خواهم بپوشم لباس سرد ساحل را به زیر ماسه زاران لبانت التهاب موج های تشنه دارند بیاو غرقه ام کن ، من فدایت جان جانان نظرات شما عزیزان: برچسبها: شعرپروانه, [ دو شنبه 2 خرداد 1390 ] [ 23:13 ] [ ★ --❤amin❤--★ ]
|
|
[ طراحی : ❤--★ تنهـــــــــاترین عشــق روزگـار ★ --❤ ] [ Weblog Themes By :★ --❤ AMIN ❤--★] |